به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب درباره تجربیات سفر نویسنده با هواپیما و حضورش در فرودگاههای مختلف است. مترجم در ابتدای کتاب با تشکر از نویسنده اثر به دلیل استقبال از ترجمه کتابش در ایران، اشاره کرده که عکاس کتاب اصلی نیز، عکسهای خود را در اختیار وی قرار داده تا در نسخه ترجمه کتاب چاپ شوند.
دوباتن میگوید: من همیشه دوست داشتم هواپیمایم تاخیر داشته باشد تا ناچار شوم وقت بیشتری را در فرودگاه بگذارنم. این نویسنده میگوید گاهی اوقات حتی آرزوی تاخیری آنچنان طولانیمدت را داشتهام که به خاطرش بُن غذا بدهند یا حتی هیجانانگیزتر، شبی را به هزینه شرکت هواپیمایی در یک جعبه دستمال کاغذی بتونی غولپیکر بگذرانم، با پنجرههایی غیرقابل باز شدن، راهروهایی که با تصاویر نوستالژیک هواپیماهای ملخدار تزئین شدهاند، و بالشهایی اسفنجی مملو از رایحه دور پارافین.
بخشهای مختلف این کتاب عبارتاست از: پیشنهاد، عزیمتها، بخش هوایی و ورودها.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
کم کم داشتم از این فکر که شاید دیگر به این زودیها به اتاق کانکورد برنگردم، احساس اندوه میکردم. اما فهمیدم بهترین راه برای کاستن اندوهم این است که از تمام کسانی که اجازه ورود به این ساختمان را داشتند، نفرتی تمام و کمال درون خودم بپرورانم. بنابراین با بشقابی از قارچ پورچینی روی نان بریوش جلو رویم، با این فکر بازیبازی کردم که این تالار در حقیقت مخفیگاهی است برای شبکهای از اعضای شورای حاکم که به ناحق و از طریق انواع پارتیبازی و دوز و کلک به جایی رسیدهاند.
متاسفانه با نگاهی دقیقتر مجبور شدم بپذیرم شواهد با این تفکر دلگرمکننده همخوانی نداشتند. در واقع ویژگی بارز اغلبشان این بود که خیلی معمولی به نظر میرسیدند. وراث ترسو و دست و پا چلفتی هکتارها زمین حومه شهر نبودند، مردمی معمولی بودند که چگونگی کار به میکروچیپ و صفحه گسترده را فهمیده بودند. لباسهای معمولییی به تن داشتند؛ کتابهای مالکوم گلدول میخواندند؛ نخبگانی بودند که به ضرب هوش و پشت کار به ثروت رسیده بودند. مشکلات زنجیرههای عرضه را در اکسنچر برطرف میکردند یا در امآیتی الگوهای نسبت درآمد درمیآورند؛ شرکتهای مخابراتی راه انداخته بودند یا در موسسه سالک تحقیقات فیزیک نجوم کرده بودند. جامعه ما بیشتر از آن رو ثروتمند است که ثروتمندترین شهروندانش آنگونه که معمولا تصور میشود رفتار نمیکنند. صرف چپاول هرگز نمیتوانسته چنین تالاری بسازد (جهانی، متنوع، دقیق و تکنولوژیک)، بهرین چیزی که میتوانست ساخته باشد چند کاخ مطلا وسط زمینهای فئودال بود.
با همه اینها در هوای تصفیهشدهای که به اتاق کانکورد فرستاده میشد چیزی آزاردهنده میپلکید: این اشاره پنهان که سه درجه سنتی خط هوایی نمایانگر چیزی بود در مایههای طبقهبندی سهگانه جامعه براساس استعدادها و فضیلتهای مردمان. ظاهرا ما با رها کردن سیستم طبقهبندی اجتماعی (کاستی) قدیمی و مبارزه برای دستیابی جهان به آموزش و فرصت، باید شایسته سالارییی بنا کرده باشیم که عدالت راستین را وارد چرخه توزیع ثروت و فقر کرده باشد.
این کتاب با 127 صفحه مصور، شمارگان هزار و 200 نسخه و قیمت 6 هزار و 300 تومان منتشر شده است.
نظر شما